امروز حدود 4 درس از جامعه یازدهم و 2 درس مونده از ادبیات دهم رو خوندم و دوباره با 8 ساعت، به آغوش گرم خرخونیسم برگشتم:)) اصلا راه نداره بذارم کاظم از زیر هزینه های من دربره:)) امسال کاملا احساس آزادگی میکنم از هفت دولت:)) نو دید، نو بازدید، نو آدم دیدن، نو از خونه در اومدن؛)) کلا همه چی بر وفق مراد یک عدد جامعه گریز غارنشینه:)) حتی تصمیم دارم وقتی اهل و عیال خونه ان و سر صدا میکنن برم پشت بوم سکنی بگزینم:| اینقدر رو مخن یعنی-__- واقعا بیشتر از یه مهد کودک سرصدا میکنن:|

.

گفته بودم معتاد فالم در حد افراط؟ فال دیروزم این اومد و به شدت دلشادم، داش حافظ رو خدا واسمون حفظ کنه:)) :

اینم گوش کنید


عاشقش شدم واقعا. هم اون تیکه ای که هی میگه ما تسلیم نمیشیم هم تلفظ دیکتاتورش:)) حیف اول باس آلمانی یاد بگیرم.


پ.ن: همچنان سردرد شدیدی دارمخیلی زیاد.

پ.ن2: همچنان برف میباره و سرده:| کریسروز مسخره:))



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ساخت و ساز یک زندگی سیلیس چیست نیاز مطلب " استیضاح " alirezaei مطالب بروز وبلاگ شرکت ورق پلاست ارومیه رونق تولید/Production boom